به قربون ِصداىِ عشق و گیسوىِ بد اقبالش
دلوم از مو بریده بى هوا افتاده دنبالش
به دستِ امنِ یار ِما پرنده اعتماد میکرد
خداوندا تو میدونى! صداش عمرُم زیاد میکرد !
مثال ِقاصدک تو باد… نکنه بى دفاست یارُم !
نمى اومد به چشماش خواب ! یعنى الان کجاست یارُم?
نصیبُم از رخ ِماهش ، به جز بغض غروبى نیست
دریغا بخت ما انگار امانتدار ِ خوبى نیست !
حسود به ما شبیخون زد ، دل بى کس ، دل تنها
دیگه این یادگارى رو نمیشه پس گرفت از ما
بگو طعنه زنند مردم دل بى صاحب ِ مارو
یه دم طاقت نمى آورد کسى مصائب مارو !
نپرسیدُم که اون چشمون ادامه ی کدوم دریاست
قسم به اون چشای مست قیامت تو همین دنیاست!